بدون عنوان
از سه صبح تب كرد و همش مي گفت: پس كي صبح ميشه. كلي هم آب خورد و جاشو هم خيس كرد. خلاصه كه اصلاً خوب نبود. به خاله كتي مسيج دادم كه اداره نمي يام. و كلي بهش رسيدم و نذاشتم پارك بره و همش سرگرمش كرديم. محمدرضا گفت: خاله من مي خوام برم كلاس اول، زهرا هم مي ره كلاس چهارم. باربدي آقا هم براي اينكه كم نياره گفت: منم ميخوام برم كلاس موسيقي. بابايي اومد و به دكتر نصر زنگ زد كه ببريمش پيشش. دكتر هم گفت چيزي نيست و شربت سرماخوردگي رو بهش بديم. خدا رو شكر خيلي بهتره. ...
نویسنده :
لعيا خاني
23:59
تراختور
مهمان
سرگرم
پانتوميم
عيد
خونه تكوني
سال نو مبارك
عيد نزديكه خيلي نزديك. باربدي آقا امسال چهارمين ساليه كه در كنار مايي. ماماني بي اغرق اين چهار سال 99 درصد مغزم با فكر كردن به تو گذشته. به آينده ات به آموزشت به ... به تو كه همه وجودمي. خيلي خوشحالم كه دارمت خيلي. خيلي خوشحالم كه سلامتي ماماني خيلي خوشحالم. باربدي آقا انشاءالله هميشه سلامت و شاد باشي مامان. بيا دعا كنيم كه همه بچه ها سالم و سلامت سال نو رو كنار خانوادهاشون تحويل كنند. خدايا خدايا خدايا تو رو خدا سال جديد يه نگاه مخصوص به بچه هاي بيمار داشته باش. سال نو پيشاپيش به تمام ايرانيان مبارك. انشاءالله سال جديد سالي سرشار از موفقيت و شادكامي براي همه باشه ...
نویسنده :
لعيا خاني
14:32