لپ تاپ
چهارشنبه به خاله مريم گفتم كه برابد رو ببره خونه مامان بزرگ منم از اداره مستقيم برم اونجا كه خاله مريم زنگ زد و گفت كه اومده درو ببنده كليد پشت در جامونده درو هم بسته. مجبور شدم با سرويس برم خونه. از سوپري پيچ گوشتي گرفتم باز نشد. از همسايه گرفتم باز نشد. خلاصه كه زنگ زدم به پيمان و خودم رفتم خونه مامان بزرگ. خيلي اعصابم خورد شد. شب سررسيد دائي رحمان رو برداشت و جلدشو باز كرد و گفت اين لپ تاپه منه. خلاصه كه توش داشت كارتون مي ديد كه شارژش هم تموم شد و زد به شارژ و لپ تاپشو هم آورد خونمون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی