باربدباربد، تا این لحظه: 16 سال و 12 روز سن داره

باربدي آقا

گلي به جمالت

1390/10/13 15:10
نویسنده : لعيا خاني
267 بازدید
اشتراک گذاری

شنبه ١٣٩٠/١٠/١٠
از صبح احساس سرما خوردگي مي كردم رفتيم خونه قرص خوردم و دراز كشيدم. بابايي با باربدي آقا رفتند خريد. خوابم برد و متوجه نشدم كه كي اومدن. ساعت تقريباً 7 شب با صداي باربدي آقا كه تو اتاقش با بابايي داشت بازي مي كرد بلند شدم. داد مي كشيد و مي گفت : بابا گلي به جمالت. تعجبمنو مي گي از جا پريدم. رفتم دست و رومو شستم و صداش كردم كه باربدي آقا اين حرف خوبي نيست فوري رفت از بابايي پرسيد: بابايي حرف خوبي نيست؟ كه بابايي گفت: حرف خوبيه و اينو به من منتقل كرد. اين هم يه مدل تربيت كردنه ديگه.خنثی

حالا چرا اين موضوع رو دير نوشتم:
مي خواستم فرداي اون روز بنويسم ولي داشتيم مي رفتيم اداره هر چي فكر كرديم نه من نه بابايي يادمون نيافتاد كه باربدي آقا ديشب چي گفت. آلزايمر گرفتيم به تمام معني.
به پرستارش هم گفتم اگه يه حرف جديد زد بهم بگو كه تقريباً يكساعت پيش پرستارش زنگ زد و گفت كه باربدی آقا یهو بهش گفته: آهان یادم افتاد اونروز تو اتاق گفتم: بابا گلي به جمالت. به مامانم بگو. با خودم گفتم ایول حافظه خدا رو شکر حافظش به ما نرفنه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان دیبا و پرند
13 دی 90 20:27
سلام دوستم گلی به جمالت با این حافظه.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باربدي آقا می باشد