لطیف
صبح با هم رفيتم پارك خيلي خوش گذشت بعدشم نهار درست كرديم و خوابيديم شب هم رفتيم خونه مامان بزرگ كه حسابي بهش خوش گذشت. يه كتاب جغرافي خونه مامان بزرگ بود كه گسل زمين و لايه هاي زمين رو نشان ميداد. انتهاي اون هم يه درخت بود. باربدي آقا اين عكسو نشون خاله نرگس داده و گفت: از اينجا (گسل رو نشون مي داد) ميري ميري ميري ميرسي به اون دِاَخت (درخت) اونجا آلبالو داره. انگور داره. سيب داره . ميوه داره. كه خالش هم كلي ذوق كرد . باربدي آقا هم مي دونه خاله نرگس خيلي لطيف تشريف دارن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی