خانم شيرزاد
امروز ساعت هفت و ده دقيقه رسيدم اداره به بابايي گفتم بريم كله پاچه بخوريم. رفتيم اولين بار بود كه من و بابايي بعد از سه سال و دو ماه بدون باربدي آقا داشتيم غذا مي خورديم. كلاً يك ربع هم نشد. بعد از ظهرشم خونه بوديم ميخواستم ببرمش حموم ولي آبريزش بيني داشت نرفتيم. شقايق دهقان توي يه برنامه مستند داشت مصاحبه مي كرد. فوري باربدي آقا گفت: مامان لعيا اين خانومه مثل كي مي مونه؟ مثل كي حرف مي زنه؟ منم گفت: ساختمان پزشكان. فوري گفت: آره خانومه شيرزاد. ...
نویسنده :
لعيا خاني
23:59