مهموني
بابايي امروز موند خونه. چون شب باباي بابايي و خانوادش و عمه پريسا اومدن خونه ما. آخه شنبه تولد بابايي و كورش (پسر عمه باربدي آقا) هستش. صبح كه بعد از صبحونه با باربدي آقا رفتند بانك بعدشم البته باكاميونش رفتند پارك. بهش خوش گذشته بود. ساعت هشت شب هم با هم رفتند كيك بخرن. كه يه ژله به شكل قلب خريده بودند كه كه كاشف به عمل اومد باربدي آقا خواسته. شب هم با بابابزرگ دوستم (باربد به باباي بابايي مي گه) كلي بازي كردند. ...
نویسنده :
لعيا خاني
13:32